آدمها در زندگی دنبال چه چیزی هستند؟ هر کسی ممکن است با توجه به علایق و نظراتش، پاسخ متفاوتی برای این سوال داشته باشد. اما بعضی از پاسخها بین افراد زیادی از جامعه مشترکند. مثل درآمد مناسب و سلامتی. بسیار بعید است که کسی این دو موضوع را مهم و اساسی نداند. به همین دلیل شاخص درآمد سرانه و امید به زندگی (طول عمر متوسط)، دو شاخص مرسوم برای بررسی وضعیت رفاه در کشورها هستند. دقت کنید که بسیاری از موضوعات مهم مانند خوشبختی، آرامش، شادکامی و … را نمیتوان مستقیماً اندازه گرفت. در حالی که درآمد سرانه و امید به زندگی تعریف نسبتاً شفافی دارند و برای دوران طولانی در مناطق مختلف کرهی زمین اندازهگیری شدهاند.
نمودار زیر وضعیت کشورهای مختلف جهان را از منظر این دو شاخص نشان میدهد. محور عمودی امید به زندگی در هر کشور (بر حسب سال) و محور افقی درآمد سرانه (بر حسب دلار آمریکا) است. هر دایره نشاندهندهی یک کشور است که مساحت آن متناسب با جمعیت آن و رنگ آن بر اساس قاره است. به ترتیب رنگ سبز، زرد، قرمز و آبی نشاندهندهی قارهی آمریکا، اروپا، آسیا و آفریقا است.
هرچه یک کشور به سمت راست و بالای نمودار نزدیکتر باشد، وضعیت بهتری دارد. با قرار دادن نشانگر موس بر روی هر کشور میتوانید اسم آن را ببینید. نمودار زیر وضعیت جهان ما را در سال 1800 میلادی نشان میدهد. دکمهی پلی را بزنید و سیر تحول کشورهای جهان در دو قرن اخیر را ببینید.
میبینید که دایرههای زردرنگ (کشورهای اروپایی) و چند کشور دیگر، زودتر و سریعتر از بقیهی کشورها این حرکت را شروع کردهاند. حرکتی که میتوان نام آن را پیشرفت یا توسعه گذاشت. حرکت دو دایرهی بزرگ قرمزرنگ (چین و هند) هم جالب است. به توسعهی چین از سال 1990 تا امروز توجه کنید که چطور با سرعت در نمودار جابهجا میشود.
اما نکتهی جالب این است که جهان به طور کلی در حال بهترشدن است. به قول حافظ: «بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم». درواقع همهی کشورهای جهان، در بازههای بلندمدت درآمد و سلامتشان افزایش یافته است. اگر به مسیر یک کشور پیشرفته (مثلاً سوئد) نگاه کنیم متوجه میشویم که وضعیت گذشتهی آن شبیه وضعیت امروز بعضی از کشورهای با درآمد کمتر است. بنابراین میتوان امیدوار بود که در آینده آنها هم به سطح امروز سوئد خواهند رسید. نمودار زیر را ببینید. سوئد در سال 1890 شبیه وضعیت امروز لسوتو بود. لسوتو یک کشور آفریقایی با سطح بسیار پایینی از درآمد و بهداشت عمومی است. در سال 1920 سوئد به وضعیت امروزی کشور زامبیا رسید. در سال 1950 شبیه مصر امروزی و در سال 1975 شبیه مالزی امروزی شد. پس میتوان امیدوار بود که لسوتو چند دهه بعد شبیه زامبیا، زامبیا شبیه مصر، مصر شبیه مالزی و مالزی شبیه سوئد شود. هانس رُزلینگ (نویسندهی سوئدی) بر اساس همین تحلیل میگوید: در واقع من در سوئد به دنیا نیامدهام. من در مصر به دنیا آمدهام. مادرم در زامبیا و مادربزرگم در لسوتو.1
میتوانید با استفاده از تنظیمات نمودار، کشور مدنظرتان را انتخاب کنید و سایر کشورها را کمرنگتر کنید. ضمناً میتوانید رنگآمیزی کشورها را در اساس پارامتر دیگری به جز قارهها تنظیم کنید. مثلاً در نمودار زیر، رنگها بر اساس دین اکثریت هر کشور تنظیم شدهاند. رنگ آبی، قرمز و سبز به ترتیب مسیحیت، ادیان شرقی و اسلام را نشان میدهد. کشورهای سفید نامشخص هستند.
[1] این توصیف را هانس روزلینگ (نویسندهی سوئدی) در فصل دوم کتاب Factfulness به تفصیل بیان کردهاست. برخی ترجمههای فارسی این کتاب: واقعیت (نشر نوین)، واقعبینی (آریاناقلم)، واقعنگری (کرگدن) و …